استراتژی از کجا می آید؟ چهار رویکرد شکل گیری استراتژی به زبان ساده

تا کنون کتابهای زیادی درباره استراتژی نوشته شده است. کتابهای کوچک و بزرگ و در جلدهای زیبا و دلربا که برداشت های مختلفی از تعاریف استراتژی یا راهبرد ارائه دادند. هدف مشترک همه این کتاب ها کمک به تدوین و اجرای استراتژی در سطوح مختلف است. سوالی که در همه این کتاب ها به دنبال پاسخ دادن به آن هستند این است که چطور به آرزو ها و اهداف سازمانی خود دست پیدا کنید. درست است که این اهداف غالبا اهداف سازمانی است اما در همه سطوح فردی، تیمی، سازمانی و شبکه ای نیز قابل تعمیم است. اما سوال اساسی اینجاست که اگر روشهای رسیدن به اهداف (راهبردها)‌ به گام به گام یک کتاب و انجام چند کاربرگ به راحتی قابل دست یافتن بود پس چرا هر روز شاهد شکست خوردن شرکت ها و کسب و کارهای کوچک و بزرگ هستیم؟ و اگر وجود این کتاب ها با قیمت پایین در یافتن رمز و رازهای استراتژی کافی بود هزینه های هنگفت برای مشاوره و تدوین استراتژی بی معنا بود. دومین سوال این است که از زمان پیدایش استراتژی های سازمانی که به سالهای ۱۹۶۰ بر میگردد تا کنون بسیاری از نظریه پردازان و تئوریسن های مدیریت و استراتژی دیدگاه های مختلف و اغلب متضادی را برای استراتژی تعریف کردند اما باز هم مدیران سازمان برای تصمیم گیری برای جهت گیری و تعیین استراتژی خود با مشکلات زیادی مواجه شدند. اگر این تکامل در علم استراتژی صورت گرفته است پس چرا هنوز مدیران در انتخاب راه برای سازمان خود سردگم هستند؟

نکته حائز اهمیت اینست که در دوران مختلف تعاریف دید افراد و صاحب نظران نسبت به استراتژی تغییر کرده است. همه این افراد سعی کردند به نوعی به این سوالات پاسخ بدهند. در این مقاله سعی داریم نگاه کوتاه و اجمالی به تعاریف مختلف استراتژی داشته باشیم.

دیدگاه های مختلف به مفهوم استراتژی
دیدگاه های مختلف به مفهوم استراتژی

رویکرد منطقی، عقلایی یا کلاسیک استراتژی Classical Approach

از سالهای ۱۹۶۰  افرادی چون ایگور اسنف و مایکل پورتر با نگاه عقلایی و منطقی حاکم بر عصر خود، فرایندی برای تدوین استراتژی مشخص کردند. این افراد نگاه بلند مدتی برای استراتژی و اهداف قائل بودند. رویکرد این افراد رویکرد منطقی یا رویکرد کلاسیک نام دارد. بر اساس این رویکرد برنامه های بلندمدت حداقل ۵ ساله به بخش های کوچک تر شامل پروژه، طرح و برنامه تقسیم میشوند. این برنامه ریزی باید بر اساس شرایط و تغییرات پیش بینی شده محیطی بوده و شرایط و منابع داخلی را به خوبی شناخته باشد. ماتریس SWOT و ماتریس BSC از مشهور ترین ابزار این رویکرد میباشند.

چگونه استراتژی از مفاهیم نظامی و اقتصادی بوجود آمد

رویکرد تکاملی استراتژی Evolutionary Approach

مشکل این رویکرد این بود که سرعت تغییرات محیطی بسیار بالاتر از تحلیل ها و خروجی این روش بود. محیط آنقدر غیر قابل پیش بینی و بسیار منعطف است که پیش بینی ها اشتباه و ناکارآمد هستند. این مشکل نه در سال ۲۰۲۲ که هر روز خبر از فناوری های نوین منتشر میشود. بلکه در سالهای ۱۹۸۰ هم کارایی لازم را نداشت. رویکرد جدیدی تحت عنوان تکاملی مطرح شد. نظریه پردازان استراتژی که به نظر تحت تاثیر نظریات داروین بودند این است که رقابت کسب و کارها نیز مانند مبارزه گونه های مختلف زیست شناختی است. بازار و فرایندهای رقابت با بی رحمی تمام تنها قوی ترین را انتخاب میکند.

این بازار یا به عبارتی محیط است که استراتژی را مشخص و راه را نشان می دهد و نه مدیران سازمان. نقش مدیران تنها محدود به این است که اطمینان حاصل کنند فعالیتهای سازمان با تقاضاهای روز حداکثر تطابق را دارند یا خیر. افرادی که این نظریه را مطرح کردند حنان و فریمن و اولیور ویلیامسون بودند.

آیا استراتژی همچون طبیعت همواره در حال تکامل است؟

رویکرد فرایندی استراتژی Processual Approach

اسم مینتزبرگ را حتما شنیده اید. اون یکی از دانشمندان و نظریه پردازان بزرگ مدیریت مدرن است. وی معتقد است استراتژی از یک فرایند انجام دادن، یادگیری و اصلاح شکل میگیرد نه از برنامه های بلند مدت و جهش های بزرگ. این رویکرد را فرآیندی می نامند. این رویکرد با عدم کارایی برنامه های بلندمدت موافق است اما در انتخاب بازار برای برترین استراتژی مخالف است. به اعتقاد این گروه فرایندهای جاری در بازار کامل و دقیق نیستند به همین علت احتمالا هیچ کس نمیداند بهترین استراتژی چه خواهد بود. به همین دلیل استراتژی به صورت مبهم و از میان گام های کوچک پدیدار خواهد شد.

نقش آزمون و خطا در شکل گیری استراتژی چیست؟

رویکرد سیستمی استراتژی Systematic Approach

رویکرد چهارم به استراتژی رویکرد سیستمی است. این رویکرد با نگرش نسبیت گرایی و relativism استراتژی ها را برگرفته از فرهنگ ها و نظام های اجتماعی محلی می داند که در آن رخ می دهند. به عبارت دیگر استراتژی بازتابی از نظام های اجتماعی است که استراتژیست در آن فعالیت میکند. کشور، منطقه و یا طبقه اجتماعی افراد در انتخاب استراتژی نمود پیدا می کند و افراد مختلف برای مشکلات یکسان راهکارهای مختلفی را انتخاب میکنند. این رویکرد در سالهای ۱۹۸۵ با الهام از نظریات گرانووتر شکل گرفت.

تئوریکلاسیک (منطقی)فرایندیتکاملیسیستمی
نحوه نگرش به استراتژیرسمیهنریکارآمدیهماهنگی
هدفحداکثرسازی سودمبهمبقامحلی
تمرکزبرنامه ها (داخلی)شناخت (داخلی)بازار (خارجی)جامعه (خارجی)
فرایندتحلیلییادگیریداروینیاجتماعی
تاثیر گرفته ازارتش و اقتصادروانشناسیاقتصاد و زیست شناسیجامعه شناسی
افراد شاخصچندلر، انسف، پورترسیرت و مارچ، مینزبرگ، پتیگروحنان و فریمن، ویلیامسونگرانووتر، ماریس
بررسی تئوری های مختلف در تعریف استراتژی از دیدگاه ویتینگتون

کدام روش را برای تعیین استراتژی انتخاب کنیم؟

همانطور که اشاره کردیم استراتژی از دیدگاه های مختلف معانی و تفاسیر مختلفی دارد. خوب است بدانید این چهار دیدگاه را ویتینگتون معرفی کرده است. پس قطعا افراد دیگر تعاریف و تقسیم بندی های دیگری خواهند داشت. در نهایت در پاسخ به این سوال که «کدامیک از رویکردهای بالا بهترند؟» باید بیان کرد که بر اساس شرایطی که در چرخه عمر کسب و کار و یا صنعت حاکم است می توان از روش های مختلف استفاده کرد.

رویکرد کلاسیک (منطقی، سنتی): صنایع بالغ، سرمایه‌محور و قدرت انحصاری مانند نفت و گاز و پتروشیمی

رویکرد تکاملی: شرکت‌های کوچک و صنایع نوظهور

رویکرد فرآیندی: شرکت‌های مبتنی بر دانش و بوروکراسی‌های حمایت شده (استارتاپ ها و صنایع HiTec)

رویکرد سیستمی: شرکت‌های خانوادگی و دولتی (کسب و کارهای خانگی)

منبع: What is Strategy and does it matter

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

error: Content is protected !!